کودک حرف شنو چگونه کودکي کيست؟
امروزه با توجه به تغيير سبک زندگي خانواده ها و در دسترس بودن ابزار هاي ارتباطي و شبکه هاي مجازي، شاهد تغيير رفتار و علايق کودکان نسبت به زمان گذشته هستيم. اين تغيير رفتار در کودکان امروزي سبب به بوجود آمدن مشکلاتي از جمله حرف نشوي کودکان از والدين مي شود.
گوش ندادن کودکان به حرف هاي والدينشان دليل هاي زيادي دارد که از جمله آنها مي توان به تحت تاثير قرار گرفتن آنان از شبکه هاي اجتماعي، کانال هاي ماهواره اي يا در اثر مبتلا بودن کودکان به بيش فعالي، اتوسيم يا اختلالات رفتاري باشد. حرف شنو نبودن کودکان اگر از يک حدي فراتر رود نياز به درمان و توجه کامل والدين دارد.
ژان ژاک روسو در اين خصوص رهنمودي دارد شايد اين سخن در نگاه اول چندان خوشايند نباشد اما براي داشتن کودکاني حرف شنو ميتوانيم آنها را در موقعيت هايي دشوار که ناشي از حرف گوش نکردنشان باشد قرار دهيم، بعنوان مثال اگر بطور مرتب بخواهيم با کودکان خود در خصوص استفاده از لباس گرم به مشاجره بپردازيم در نهايت ممکن است نه تنها به مقصود خود نرسيم بلکه حالتي از لجبازي و سرکشي را در آنها تقويت کنيم حال آنکه اگر اجازه دهيم آنان با عواقب ناشي از حرف گوش نکردن روبرو شوند ممکن است در دراز مدت به نتايج بهتري دست پيدا کنيم. اگر به کودک ياد آوري کنيم که درد و رنج اکنون خود در اثر بيماري سرماخوردگي ناشي از حرف گوش نکردن در چند روز قبل و نپوشيدن لباس مناسب است احتمال آنکه در مراتب بعدي کودک به درجات بالاتري از فرمانبرداري و حرف گوش کردن برسد بالاتر است.
البته آنچه ذکر شد تنها در مواردي صدق مي کند که صدمات احتمالي کودک به خود و يا ديگر کودکان محدود و کنترل شده باشد، در مواردي که نافرماني کودک به ميزاني باشد که بيم خطرات و آسيب هاي جدي وجود داشته باشد استفاده از خدمات مشاوره گريز ناپذير است
آنچه که توجه به آن براي والدين لازم و ضروري به نظر ميرسد، آنست که امروز ديگر انتظار داشتن کودک کاملا مطيع و فرمانبردار در حقيقت انتظاري نابجا ست، علاوه بر اينکه اين امر عملا امکان پذير نيست اصرار بر انجام آن ميتواند صدماتي جدي به روابط کودک و والدين درآينده وارد کند.
بايد به خاطر داشته باشيم که خاطرات دوران کودکي جزئي مهم از خاطرات در کل دوران زندگي هر شخصي هستند، خاطرات دوران کودکي قسمتي مهم از آن چيزي هستند که در آينده ضمير ناخودآگاه کودک ما را مي سازند.
بيگمان هيچکدام از ما دوست نداريم کودکاني فاقد اعتماد به نفس داشته باشيم اينگونه کودکان مشکلاتي جدي در خصوص ساختن زندگي و آينده خويش خواهند داشت. نوجوان و يا جواني که دوران کودکيش پر از خاطرات تحکم آميز پدر و مادر خود باشد يقينا نمي تواند ادعا کند دوران کودکي خوبي را پشت سر گذارده است.
افرادي که دوران کودکي مناسبي را پشت سر نگذارده باشند با انواع مشکلات در آينده مواجه خواهند بود بهترين دليل براي صحت اين ادعا ميتواند رجوع به دوران کودکي خودمان باشد، بيگمان هيچکدام از ما نمي توانيم تاثيراتي که کودکي ما در شکل دهي به زندگي آينده ما داشته است را انکار کنيم.
براي داشتن کودک حرف شنو قبل از هر چيز لازم است ذهن خود را از هرگونه پيش داوري و باورهايي که در صحيح بودن آنها ترديد وجود دارد پاک کنيم لازم است اين نکته را در نظر داشته باشيم که اين ما هستيم که کودک خود را وارد اين جهان خاکي با تمامي دشواريها و نا ملايمت هايش کرده ايم ما در مقابل کودک خود مسئول هستيم و مي بايست در برابر وي رفتاري شايسته از خود نشان دهيم نمي توانيم انتظار داشته باشيم صاحب کودکاني باشيم که مطيع و فرمانبردار و رام باشند اين انتظاري بيهوده است حرف شنو بودن کودک معنايي متفاوت از اين مفاهيم دارد.
کودک حرف شنو,راهکارهايي براي داشتن کودک حرف شنو,حرف شنوي کودکوقتي کودک سخت مشغول انجام کاري است بهتر است به او دستور ندهيد
نکته بعدي که مي بايست به آن اهميت بدهيم آن است که آنچه که ما علاقمند به آن هستيم وما مسائلي نيستند که کودک ما نيز علاقمند به انجام آن باشد ابتدا بايد از صحت و سقم درخواست هايي که از کودک خود داريم اطمينان کامل داشته باشيم بعنوان مثال کودکي که در طول روزهاي متمادي در محيط بسته آپارتمان حبس بوده است و به دليل مشخصات زندگي هاي شهري کمتر موفق به ديدار همسالان خود ميشود زماني که همسالان و ساير کودکان فاميل را مي بيند طبيعي ست که ميل به بازي و انجام جنب و جوش با آنها را داشته باشد البته اين احتمال هست که سر و صداي ناشي از بازي کودکان براي ما بزرگسالان ناخوشايند باشد بنابراين از کودک خود خواهيم خواست که سر و صدا نکند و همچون ما بزرگسالان بر روي مبل نشسته و در خصوص اقتصاد يا مسائل سياسي به بحث و گفتگو بنشيند.
احتمالا زماني که وي اين درخواست ما را اجابت نمي کنند بسيار متعجب ميشويم و آنرا به حساب اين مي گذاريم که کودک حرف شنو نداريم حتي شايد لازم بدانيم به يک مشاور روانشناس مراجعه کنيم.
البته در خصوص مراجعه کردن به يک مشاور ما نيز با شما هم عقيده هستيم ولي در اين مورد و يا مواردي مشابه اين بيشتر بايد در مورد بهبود و ارتقاء رفتار خودمان به مشاور مراجعه کنيم.
درباره این سایت